Page images
PDF
EPUB

رفت این از عالم نمیدانید ید است که باتی حال دنیاست د علی ہذا لیتا پس سایر الصفات الكمالات

متی صفات که در و بودندان دار و پریان سید علی عمان ن زرنگی بود قاهر آن در قد قبول من نشست من شبت عمان

[ocr errors]

ای ذات تو در دو از اعیان او صاف تو در صفاتش نبود و وان دریا نشان دا

وصف تو جو ذات مطلات روضه بنظام راز رضه بنظامه از تی ای

..

کلام شیر رضی اله عنه در بعضی مواضع خصوص مشونا نیست که وجود اعیان ممکنات و کمالات تابعه درو خود را بجی پیمانه و عالی اختبار جمع تجلیان و افسانه و جو د بحق و اضافه توابع آن با میمان اعتبار کلی

التابعت للوجود في الموجودات با سربا

"

پستی بصفاتی که در توان دارد پس بیان مراعی ایران بودی درمان مر وصف زرینی که بود باران ببرند قبول می نشست عیان پیچانک حقیقت مستی از جبه صرافت اطلاق خودش ماریست در ذوات جمع موجودات بخشتی که دران راست عین آن ذواست چنانکه آن ذوات داروی عین بود می چینی جنات کامله او اکیتها و اطلاعات در جمیع صفات موجودات ساری ان بنا به که درضمن صیفات ایشان من صفات ایشاند چنانکه صفات ایشان در عین آن صیات کا ملا عین آن صفات کامعه

بودند لا صفت علم درضمن علم عالم جروایات عین جزر و یا تست و در ضمن بیلیم عا حالات میں علم کیا

انگ بی وفا از عمل میکند و مرد و هم ارباب حقیقت از معلول علم است زیرا که ایشان شاهد میکنند سرایت علم ذاتی حق را بهانه جمع موجودات دانه بانی آبست شما که بب اف اور عالم می دانم

اما می بینم

ان بندی پستی از بادی دول

میکند و جانب پستی جاری میگردد و من داخل بخیل

نفود میکند و خار هم مکاشف را طیب بیان میکنه آتی غیر رنگ پس از خاصیت علم است جریان می به مقتضای قابلیت قابل وعدم مخالفت با آن اما درین مرتبه علم در صورت طبیعت ظاهر شده است و علی الیان سراية العام في سایر موجودات بل سرار جمع الکمالات

[ocr errors]

و تعادت علی محبت متفاوت حقایقت در قبول

وجود کالا و نقصان پس که مانت موجود درا على الوجه جو را علی مذا توجه و انه قابلت

این

و

مروجو درا على الوجه الا نفه نیت علی ہذا ت علی ہذا لوجه ومنشاء ر تفاوت غالبیت و مغلوقت احکام، جوب ر امکانت در مهر قیتکه انکا موجوه البر انجانی مام تر و در حقیقت کا احکام اسکان غالب تر وجودم علم ما برتر و غالب که خصوصیت کر تابعت علم موجود که در کلام شیخ واقعیت بر سپس تمثیل است و الا سین کمالات تابعه مروجود در جوان حیق و قدرت و ارادت وغیر با میر است و تا هفتم در پس آند تایی اسرار تم بسیج مردار موجودات از صفت علی عاری

جهت کالیست از کالات بلکه از اجبت کرسیب شده است بر عدم وصول ما را به کالات رای نده و چندی قبل ملا که شربت شربت او نه از جنده قدرت قانیت برقلا قاطعیت است یا قابلیت خنده تقول مرقع را بلکه ازجهت زوال حمایت و آن امریت عدمی اے غیر ذلک من انا شاید

[ocr errors]

را که وجود کرد درست رای میدان تیر که بر نیرستانیان مر شر عدم بود عدم غیر هود پس شه مه مقتضای غیر ایمان

مرم

ل

شیخ صدرالدین قونوی ددس الله تعالى سره در کتاب نصوص میفرماید که علما بابت موجود را بان منی که مرحقیقیت از تقلبی را که وجود مست مست و

« PreviousContinue »