اظهار حقایق بین سال های ساده دل انجان ان انام در زنده فقریب پوشی نیز در نکته عشق تر پوشی چون رنج مقصو د شاب بین از گفت و شنید ما در اینی ها ای خودرا کردن افغان دوران میدم و این سرد شوازین هارد کنه در های حقایق شوی ما دام که جو صرف نگرانی کی ای کرنش افتاد، خاک بیان آلوده می بغیر راک بن چون لال توان بود در کاریان بک گرامی خطر خاک بین منطق تمت الرسالة بعون الله و حسن توفیقه وصلی ملے محمد وسیم اله صحیح ا انیست زیرا که مترتب نمیشود به علی بنی الاضافه وجود به اعیان و اظها را بخه اندراج یافته بود درایت مقتضی علی دول بشنو خی شکل پر ماخلق مرمصله صفت که با این از یک جنبه آن جار ضیافت و وجهد که جلا مضیافت حق چون مقصود ازین عبارت و مطلوب ازین اشارت شده بود بر احاطه ذات حق سبحانه وتعالی میرا نور او در جمع مراتب وجود ماسالکان آگاه و طالبان با انتباه شهود میسیج ذات از مشاهده جمال ذات غافل سونده و نظهر ایسی صفت از مطالعه کالاست صفات غافل نکردند و ایخانه کور شده در ادای ان منصور کافی بود و به پان ان مطلوب وافی لاجرم بدین قد راقصاً افتاد و برین حقدیمیت رباسی اختصار کرد و شد |