و احریت از نب و اختبارات او مو الاول الاخره العامه الباطن ب شکل تان روزی است با بلک یا من بعد انفاق چیزی که بود وقتی بیان واند که من زرولی خلاق چون قی تمایل شود کشیان شود یا عالم پور دوزی کر باز روی سالم و این بارتب انجال تو آمدیمیان شخ رضی الله عه در فض شبی می اید که عالم عبارتست از اعراض مجتمعه درین واحد که بیت سیاست دان متبال دستبند می کرد و مع الانفاس الزنات رستانی اعلم بعد میرود و ما آن بوجود می آید و اثر ایل عالم از ین بینی غافلند کا قال سبحانه و از ارباب نظر کسی بین مطلع نشده است مر الشاعر ، در اجزای عالم که اعراض است حیث قالوا الان نیست اما باعتبار تجلیات تکثره و لنیات متعدده در مراتب تارته حقایق خوب تری متوعده است و ماش تقالی عوضیه تا بعد پس ذات واحد بواسطه متعد د جواب هزاران سمشره می نماید و مرجیت اتم کیست که اصلا متعد د و شکست ای بر سر حرف این آن از خانه پندار د ویسی ال مد نت مخط از بهداشت ان بن واحد از حیثیت تجرد و اطلاق از تینات و تقیدات مذکور چیست و از یثیت تعدد و کثری که بواسطه قبس او تبعیات می نماید خلق و عالم س عالم نامه هشت حق ان عام معالم مش طوری نمی بود و تن به از ظهور مین عالم بلکه فی الحقیقه یک حقیقت و ظهور و علوم اولیت بلی اوست بر خود بصور حقایق و اعیان شکانت بس نی ایت وجود کی شفقت که در جمیع ان مراتب و قاتی مهر به دوران ساریست و ای دیرین مراتب و قایق عین این مراتب و فضا پیست چانگ این مراتب و حقایق در وی عین وی بودند جیت نی خطور کند و وای وای که بی کامل می پی ہے اور سرمی جاب راشن می دمی بوده اند روی می رسانی کی ب طرح عدم الواسع دوستم لای کردید و کس دین په محرم چون ادرست ی را مهم جدا امام زین عالم در روحات ومن عالم جز عالم نت قیقه استحقایق که ذات الهی است تعالی سایت الیه را جمع تنیات نان این امکانه کوینه را این مرتبرستان تعین اول زیرا که اولا نعنایت حقیقت وجود اوست وفوق وتقنيات فیله موثره است و ان مرتبه الومیت مرتبه را توفیل و به او نیست و رتبه اسم و حضرت ایشانیت اوتار این دو مرتبه از نیت ظاهر وجود دست که وجوب صرف خاص اوست مرتبه خامسه احدیت جمع جبه تعنیات انفعالی است که از شان ایشانت اثر و انفعال ان گویند امکانات راه ها پر تفصیل مته کونیات اسکانی است که مرتبه عالم است و عروض ان دو مرتبه با عبارتطام علمیت که امکان از لوازم ادویت و آن و صفات و مقدس است از وطالت الفاظ ولف نقل را در رفت جلال او زبان عبارتست و عقل میکنه کال و مکان اشارت مرار باب کشف از ادراک ن در حجاب و نهم اصحاب علم از امشاع نقوش در اضطراب غایت نشان از وبی نظامنیت و نهایت عرفان وی حیرانی ای تو اینها نانا نان نپنداریها و کانامین زوات تو مطلعات شن ان کا انجا که توی بودنش نهایی هرچند که جان عارف گاه کی د جرم نیست تواش دار بود در ست به ایال کشف ار باشید از دامین ادراک تو کوهانه اکتوکونا ہود ان ان کی مست فرز ان یک حاشا که شود با مدرک و خوش کنور نورا اور تین بار بر ا ن ا ظلم کش ماند از |